از اجرای «کودک شو» شوکه شدم اما پشیمان نه!/ مخاطب پیگیر داریم
تهیه کننده برنامه «کودک شو» درباره مخاطبان این مسابقه بیان کرد که به صورت پیگیر آن را می بینند و حتی درباره جزئیات از لباس مجری تا دیگر موارد پیام میدهند.
خبرگزاری مهر -گروه هنر-عطیه مؤذن؛ فصل جدید «کودک شو» از دی ماه سال گذشته روی آنتن شبکه نسیم رفت. برنامهای که هدف و رویکردهای اصلی یک برند چند فصلی را حفظ کرد اما با تغییراتی در عوامل سازنده، مجری، طراحی بازیها، دکور و … تولیدش ادامه پیدا کرد. ملیکا شریفی نیا بعد از پژمان بازغی مجری برنامه شد و تلاش کرد بتواند حضور خود را در این مسابقه تثبیت کند.
طراحی بازیها هم با تغییراتی مواجه و تلاش شد با بازیهای حرکتی مثل سقوط از ارتفاع یا پرتابهای بلند بر هیجان مسابقه افزوده شود. این مسابقه حالا در تلوبیون حدود یک میلیون مخاطب دارد و فصل ششم برنامه در میان دیگر برنامههای این روزهای شبکه نسیم جایگاه بالایی پیدا کرده است.
حالا چند ماه بعد از پخش فصل جدید برنامه در نشستی با عوامل این برنامه از جمله ملیکا شریفی نیا مجری، حسین ربانی غریبی تهیه کننده و رضا مهرانفر کارگردان در خبرگزاری مهر، عوامل از چالشهای این فصل سخن گفتند.
ملیکا شریفی نیا اجرای این برنامه را به عنوان سختترین کاری که در زندگی خود انجام داده است، دانست و اینکه بعد از یک شوک اولیه سعی کرده تا بر مسابقه مسلط شود و راهش را پیدا کند. حسین ربانی غریبی تهیه کننده نیز درباره اهمیت برنامه سازی با محور کودکان و فرهنگسازی در این زمینه گفت و ضمن آن به ریزش مخاطب تلویزیون در ایران و جهان اشاره کرد. رضا مهرانفر کارگردان برنامه هم روی فرم و بازیها و طراحیهای این فصل از برنامه تاکید کرد و اینکه لازم است مدیران با برنامهها همراه شوند تا ریسکهای جدید به تجریههای درستی بینجامد.
در ادامه قسمت اول این گفتوگو را مطالعه میکنید:
*خانم شریفی نیا شما غیر از زیست در یک خانواده هنری خودتان به صورت تجربی فعالیتهای مرتبط با کودک از بازیگری تا تصویرگری و … را تجربه کرده اید با این حال پذیرفتن اجرای «کودک شو» را چقدر به مثابه ریسک و چالش تازه نگاه کردید؟
ملیکا شریفی نیا: «اجرا» یکی از سختترین کارهایی است که من تاکنون انجام دادهام و در میان همه کارهای سختی که پیش از این داشته ام جایگاه اول را دارد. من کار کودک و کار با عروسک را در تجربههایم داشته ام که یکی از سختترین کارهایی است که آدم میتواند انجام دهد یا نقشهای مختلف در پروژههای سینمایی و تلویزیونی را ایفا کرده ام اما اجرا سختی دیگری دارد و نیازمند انرژی زیادی است. باید شما بتوانید به عنوان مجری تمام مدت در قاب دوربین لبخند بزنید و حواستان به همه چیز باشد. در لحظه باید اشتباهی را تصحیح کنید، حاضر جواب باشید، فضا را مفرح کنید و در لحظه یک سری اتفاقات میافتد که باید مدیریت کنید. باید خانوادههایی که پیش شما آمدهاند احساس امنیت کنند تا بتوانند راحت در برنامه حضور پیدا کنند. در واقع نوعی اعتماد به نفس داشته باشند و میطلبد که احساس رفاقت با خانوادهها داشته باشید. تمام اینها باعث میشود که اجرای خیلی سختی داشته باشید. فشردگی کار نیز سختی اجرا را دو چندان میکند. در سینما ما معمولاً روزهای کمتری سر کار میرویم اما اینجا تمام کارها تقریباً بی وقفه بود و روزهای استراحت کمتری نسبت به سینما داشتیم و این فشردگی قابل توجه بود.
آن اوایل حتی میتوان گفت شوکه شده بودم اما پشیمان نشدم؛ اصولاً من پشیمان نمیشوم، مسیرم را ادامه میدهم. ولی آن اوایل خیلی سختی کار جلوی چشمم میآمد، یک لحظه با خودم مواجه شدم و دیدم که چه کار سختی در پیش رو دارم *چقدر تصورتان بعد از حضور در برنامه تغییر کرد و حتی ممکن بود در جایی از این مسیر فکر کنید اشتباه آمده اید؟
شریفی نیا: ابتدا فکر میکردم چقدر اجرا جذاب است به ویژه اجرای چنین برنامهای که مسابقه اش را دوست داشتم و به سختیهایش خیلی فکر نمیکردم. بعد که وارد کار شدم و سختیها علنی شد، خیلی چیزها تغییر کرد. آن اوایل حتی میتوان گفت شوکه شده بودم اما پشیمان نشدم؛ اصولاً من پشیمان نمیشوم، من مسیرم را ادامه میدهم. ولی آن اوایل خیلی سختی کار جلوی چشمم میآمد، یک لحظه با خودم مواجه شدم و دیدم که چه کار سختی در پیش رو دارم. البته هر چقدر بیشتر گذشت آن سختی کمتر شد و من مسلطتر شدم. یعنی حتی شاید در قسمتهای مختلف این قضیه مشخص باشد که از کجا من مسلطتر شدم چون از نقطهای به بعد راهم را پیدا کردم. خیلی تغییر و تحول داشتیم، هر لحظه تغییری به وجود میآمد و باید خودم را با آن تغییر آداپته میکردم. ولی فکر میکنم تا جایی که توانستم، سعی کردم از عهده آن بر بیایم، یعنی تمام تلاشم را کردم که این اتفاق بیفتد.
*برای ورود به اجرا از چه کسانی مشورت گرفتید؟ با مجریان ارتباط داشتید؟
شریفی نیا: با خانواده که حتماً همیشه مشورت میکنم و هر یک از اعضای خانواده هم نظری داشت؛ همان ابتدا برخی واکنشها و اتفاقات را هم پیش بینی میکردند. بیشتر این پیش بینیها درباره مسیر بود و اینکه ممکن است افراد چه رفتاری با آدم داشته باشند. اینها به عنوان چالشهای پیش رو مطرح میشد.
*یعنی از قضاوتها هم گفته بودند؟
شریفی نیا: بله اینکه باید به هر حال کلاهخود آهنین بر سر بگذاری و بروی وسط میدان و این کار کمی سخت است. به ویژه اینکه بدانی مقایسه میشوی چون فردی قبل از من مجری این برنامه بوده و حالا قرار بود من پا جای پای مجری قبلی بگذارم، همه اینها چالشهایی برای من بودند که خود پژمان بازغی به برنامه آمد و افتتاحیه برنامه با او شکل گرفت. او خودش یک سری ایده و پیشنهاد به من داد؛ یعنی با خودش گپ زدم و چیزهای خوبی به من گفت که مثلاً چه اتفاقی میافتد.
*پس دلخوریای بین بازغی و این برنامه با آمدن شما شکل نگرفت؟
شریفی نیا: خیر پژمان بازغی همکار من است و در این برنامه هم خیلی همراه و کمککننده بود. حضورش در همان افتتاحیه مؤثر بود و همه چیز بسیار دوستانه شکل گرفت. فکر میکنم که در مجموع، با توجه به پیشینهای که من در زمینه کار کودک داشتم، بسیار به آن تجربیات متکی بودم و توانستم از آنها استفاده کنم. از روانشناسی و بهویژه روانشناسی کودک توانستم بهره ببرم و تمام اینها به من کمک کرد. خداراشکر، تا اینجا نتیجه راضیکننده بوده است.
*و مشورتی با مجریان تلویزیون هم داشتید که بخواهید نام ببرید؟
شریفینیا: خیلی مشورتی نداشتم؛ بیشتر به مجریها نگاه میکردم، مسابقههای خارجی را میدیدم چون مدل برنامه نمونه ایرانی چندانی ندارد و مجریهای آن مسابقهها را بررسی میکردم، نوع مجریان را برای خودم دستهبندی کردم که کدام نباشم. به ویژه در مواجهه با مجریهای خارجی، میگفتم من نمیخواهم شبیه این مجری باشم که انقدر مثلاً به مردم میتوپد یا شبیه آن مجری که انقدر سادهلوحانه برنامه را برگزار میکند. دلم میخواست سبکی داشته باشم که مال خودم باشد؛ نه تقلید از مجری دیگری باشد و نه شبیه به کسی باشد که حالا آمده و مجری است. خیلی سعی کردم یاد بگیرم که مجریان مسابقهها چه کار میکنند و خیلی از آنها را استفاده نکنم به خاطر اینکه بسیاری از آنها به درد ایران نمیخورد. یعنی برخی معیارها را با چارچوبی که ما در ایران داریم، منطبق کردم و بعد فکر کردم که حالا خود من در این موقعیت چه کار میتوانم انجام دهم که خودم باشم و مسابقه هم بیشتر به دل مردم بنشیند.
*آقای ربانی شما تغییراتی در دکور، طراحی بازیها و جزئیات برنامه دادید چرا یک برنامه دیگر راه اندازی نشد و خواستید همان برند «کودک شو» را حفظ کنید؟
حسین ربانی غریبی: پیشنهاد ساخت این برنامه از سوی شبکه ارائه شد، با این حال این برنامهای بود که در تلویزیون خلق شده است و ما بهعنوان عوامل پشت صحنه یا روی صحنه در آن فعالیت داریم. در مورد تغییر مجری هم این چنین فکر نمیکنم که یک برند فقط بر پایه مجری باشد، زیرا قبلاً هم یک بار دیگر این اتفاق افتاده بود که آقای بازغی با آقای حمید گودرزی جایشان را تغییر دادند. مهمترین مسئله این است که سناریوی یک مسابقه تلویزیونی درست باشد، جذاب باشد و عمر مفید آن هنوز پابرجا باشد.
این برند به نظر میرسد که خانوادهها را در سطوح مختلف درگیر میکند و مسابقهای است که هم والدین و هم بچهها درگیر آن میشوند. البته هنوز هم بسیاری از افراد با اسم «کودک شو» فکر میکنند این برنامه برای کودکان است، در صورتی که پخش آن ساعت ۱۰ شب است و بچهها باید خواب باشند. با این حال این برنامه هدفش هم «درباره کودک» و هم «برای کودک» است. درواقع «کودک شو» برای خود کودکان هم قابل مشاهده است. ما زمانی برنامهای درباره کودک میسازیم که توصیه نمیشود یا حتی محدودیت دارد که بچهها آن را ببینند. درحالیکه «کودک شو» برنامهای است که هم توصیه میشود و هم محدودیتی برای کودکان ندارد و اتفاقاً این کار را خیلی سخت میکند که برنامهای برای بزرگسالان بسازید که کودکان هم بتوانند آن را ببینند و محدودیت تماشا نداشته باشند.
باید به اهمیت بازی کردن با کودکان توجه کنیم، برخی از والدین آنقدری که از گوشی موبایل خود لذت میبرند از وقت گذراندن با فرزندانشان لذت نمیبرند
ما بر این باوریم که این برنامه هنوز توانایی جلب توجه دارد و با اعمال برخی تغییرات اساسی، توانستیم تقریباً همه چیز را از لوگوی برنامه تا دکور، صحنه، بازیها، مجری و متن بهبود دهیم. ساختار برنامه بهطور کلی تغییر کرد، اما به ایده اولیه خود برنامه متعهد ماندیم. این ایده طی سالها دستخوش تغییراتی هم شده بود و ما به آن ایده متعهد ماندیم؛ ایده مسابقهای که پدر و مادر بر اساس شناخت خود از فرزندانشان در آن شرکت میکنند. محور دیگری که برنامه بر آن تأکید دارد، شور خانواده بودن است. به هر حال خانواده فقط یک مفهوم ایرانی نیست بلکه مفهومی جهانی است که در دنیا بسیار اهمیت دارد. در بسیاری از کشورها، رکنی قویتری از خانواده برای تربیت و حوزههای اجتماعی وجود ندارد. این برنامه، با الهام از برنامهای خارجی ساخته شد که به شناخت بیشتر اعضای خانواده از یکدیگر میپردازد. همچنین، باید به اهمیت بازی کردن با کودکان توجه کنیم. برخی از والدین آنقدری که از گوشی موبایل خود لذت میبرند از وقت گذراندن با فرزندانشان لذت نمیبرند. اگر ما همبازی کودکان خود شویم و با آنها وقت بگذرانیم، متوجه خواهیم شد که این تجربه چقدر لذتبخش است. من خودم چنین کاری میکنم و زمانی را برای بچههایم اختصاص میدهم. در حوزه تربیتی هم تقویت ریشههای خانواده بسیار مهم است. گردهماییها و دورهمیهای خانوادگی میتوانند تأثیر مثبت فراوانی روی اعضای خانواده داشته باشند. اگر بفهمیم که این تعاملات چقدر میتوانند برای ما و فرزندانمان مفید باشند، اهمیت بیشتری به آنها خواهیم داد.
ما در این برنامه آموزش میدهیم که وقتی والدین به اتاق بازی بچهها میروند، بیشتر تمرکز کنند که فرزندشان چه استعدادی در چه حوزهای دارد و از آنها در این حوزهها سوال میشود تا به شناخت برسیم که چقدر توانسته ایم در دورههای مختلف به استعداد بچههایمان مسلط شویم. چقدر توانسته ایم لذت بازی کردن با بچههایمان را درک کنیم. همیشه پدرها خسته از کار به خانه میآیند و مادرها درگیر روزمرگی هستند و حواسمان پرت میشود که یک لذت بزرگ داریم و میتوانیم بازیهای جمعی با فرزندان مان داشته باشیم.
من سابقه کار در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دارم و آنجا با بازیهای تختهای «گیم بورد» مواجه شدم که واقعاً میتواند مسیر یک خانواده را تغییر دهد. مثلاً، بازی «روپولی» که در ایران با نام «ایروپولی» شناخته میشود. شاید بتوانم بگویم که با همین «ایروپولی»، خانواده ما یک هفته دور هم جمع شد و بازی کردیم و بازی هم تمام نشد چون این بازی پایان ندارد و همینطور ادامه پیدا میکند.
*اتفاقا سوالم این بود که تجربه حضور در کانون پرورش فکری، که نهادی است که بهطور خاص روی کودکان و نوجوانان سرمایهگذاری میکند، چه آوردهای برای حضورتان در این برنامه داشته است؟
ربانی غریبی: ما تمام آنچه که از این تجربه آموختیم را در برنامههایمان آوردهایم، از طراحی اسباببازی که از ابتدا با کمک آقای دکتر رجبی انجام شد تا مسائل محتوایی. نمیشود برای کودکان کار کرد و آنها را در نظر نگرفت. فرض کنیم فردی بهطور حرفهای یک سال برای کودکان کار کند، از این به بعد نمیتواند کودکان را در کارش در نظر نگیرد. کار برای کودکان باید جدی گرفته شود و این مسئولیت همه است. یکی از چالشهای امروز در زمینه محتوای رسانهای، عدم وجود استانداردهای کافی است، نه استانداردسازی وجود دارد و نه دروازه بانی محتوا مناسب است. محتواهای ارائهشده در رسانهها نیز نامناسب است. من گاهی اوقات محتوایی را که در شبکه نمایش خانگی رایج شده است، میبینم، شرمنده میشوم. چند شب پیش در خانه برنامهای میدیدم که برای بچهها بود و چند بار خواستم آن را قطع کنم. به نظرم عدم وجود استانداردسازی مناسب باعث شده است که شبکهها همچنان دسترسی را حتی برای بچهها داشته باشند و فرهنگ دروازهبانی محتوا نیز وجود ندارد. حتی محتوایی که در تلویزیون پخش میشود، اگرچه ممکن است بخشی از حقیقت جهان امروز را به بچهها نشان دهند، اما تکرار مداوم این موضوعات جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد.
*چقدر در حال حاضر بچهها مخاطب برنامه شما هستند؟
ربانی غریبی: ما مخاطبانی از میان کودکان داریم که برنامه «کودک شو» را چند بار تماشا میکنند و هر شب آن را میبینند. در برنامههای بزرگسال مثل سریالها و سایر مسابقهها شاید هر قسمت یک اتفاق ویژه ای در نظر میگیرند که مخاطب آن را کنار نزند اما برنامه «کودک شو» فرمی تکراری دارد و با این وجود باز هم دیده میشود و البته یکی از ویژگیهای برنامههای کودک، صنعت تکرار است یعنی برنامههایی که مخاطب کودک بارها آنها را می بیند و مخاطبان زیادی هم دارد. مثل انیمیشن یا فیلمهای کودک مثلاً انیمیشن «درون و بیرون ۲» را بچهها چندین بار تماشا کرده و به جایی میرسند که دیالوگها را حفظ میکنند.
*شما به عنوان کارگردان این برنامه چه کردید که این برند چند ساله حفظ شود؟
رضا مهرانفر: مهمترین مساله همین است که ابتدا کودک و برنامهسازی برای کودکان یا برنامههایی را که به کودکان مرتبط میشوند، جدی بگیریم. به نظر من، «کودک شو» به اینجا رسیده چون محوریتش کودک بوده است، هرچند برنامهای صرفاً برای کودک نبوده وگرنه مانند برنامههای دیگر تا الان تعطیل میشد. این کارها نیازمند آزمون و خطا، تجربه و انجام کارهای مختلف است.
آیا مدیران ما حاضرند ریسک کنند، کمی هزینه کنند، تجربه کسب کنند و آزمون و خطا انجام دهند؟ برای مثال، بازیهایی که در فصل جدید «کودک شو» ساختیم، بازیهای راحتی نبودند، اما تجربههای جدیدی به همراه داشتند و این همراهی شد تا بتوانیم ریسک کنیم. اجرای برنامههای تلویزیونی نیازمند فرآیندهای مختلف و تستهای متعددی است که واقعاً هزینهبرداراست. ما دو تا سه ماه فقط مشغول تست بازیها بودیم تا بازیها به این سطح برسند و جزئیاتی به آنها اضافه شود. این اتفاق در هر برنامهای نمیافتد.
*شما تجربه کار در شبکه خانگی را هم دارید با بودجههای تلویزیونی این میزان از هزینه و انرژی صرفه داشت؟
مهرانفر: تلویزیون در مقایسه با شبکه خانگی شرایط متفاوتی دارد؛ هزینهها در شبکه خانگی بیشتر است و در تلویزیون کمتر. در عین حال فشار برای بهرهبرداری در تلویزیون سریعتر است و این امر باعث میشود که گاهی فرآیندها بهدرستی طی نشوند؛ از طراحی و برنامهریزی گرفته تا دکور. با این حال ما ساخت این برنامه را براساس استانداردها پیش بردیم. حتی چندین قسمت ضبط کردیم که استفاده نکردیم. فکر میکنم شش قسمت اینگونه بود که ضبط کردیم و کنار گذاشتیم. ما همیشه در حال تست کردن بوده ایم تا به نتیجه مطلوب برسیم. اما در بسیاری از برنامهها این اتفاق نمیافتد و به همین دلیل محصول نهایی سطحی میشود. این فرآیند به زمان و هزینه نیاز دارد و خوشبختانه در برنامه «کودک شو» این اتفاق افتاد و صبر تهیهکننده و طراحیها به اندازه خود شبکه نمایش خانگی بود. تجهیزات و انرژی مورد نیاز هم فراهم شد. در این برنامه هیچ چیزی کم و کسر نبود و همه چیز به خوبی انجام شد. به نظر من، در فصل جدید «کودک شو»، تولید حرفهایتر از همیشه بود. این چند سالی که در این حوزه کار میکنم، واقعاً مشاهده کردم که این فصل از «کودک شو» تولیدی حرفهایتر داشت و صبر و تلاش بسیاری در آن بهکار رفت. خیلی از برنامهها در حال حاضر چنین معضلی دارند که عوامل میگویند شروع به پخش کنیم و جلو برویم و حین پخش برنامه را اصلاح میکنیم. اما ما از روز اول سعی کردیم درست جلو برویم، ممکن است در فرآیند کار هم، برنامه را روتوش کرده باشیم و از ابتدا تا الان، دائماً تلاش کردیم که بهتر شویم و روی خودمان کار کنیم اما اینگونه نبود که بگوییم اول پخش بعد اصلاح.
*شاید این حرف درست باشد که پروداکشن حرفهایتر و وقت و انرژی بیشتری صرف شده است. با این حال، گاهی میشنویم که مخاطب ریزش کرده است. چرا؟
ربانی غریبی: این سوال درستی است اما باید آمار این برنامه را با دیگر برنامهها مقایسه کرد. یعنی ببینیم دیگر برنامهها ریزش نداشته اند؟ و باید در نظر گرفت که نرخ ریزش در دیگر برنامههای تلویزیونی چگونه است؟
نکته دیگر در نظرسنجیهاست که به نظرم تفاوتهایی وجود دارد. شنیدهام که نظرسنجیها به این صورت انجام میشود که با افراد تماس میگیرند و از شبکه یک سوال میپرسند، سپس از شبکههای دیگر و فرد احتمالاً وقتی به شبکه نسیم میرسد دیگر چندان حوصلهای نداشته باشد. این روش ممکن است باعث تفاوت در نتایج نظرسنجیها شود.
با این حال من به عنوان تهیه کننده بازخوردهایی از مخاطبان دریافت میکنم که نشان میدهد برخی مخاطبان بهطور مداوم برنامه را دنبال میکنند و به صورت پیگیر تماشا میکنند یعنی منتظر هستند تا ساعت ۱۰ شب شبکه نسیم را انتخاب کنند و «کودک شو» ببینند. البته اینها را خانم شریفی نیا بهتر میتواند بگوید چون او با مخاطب بیشتری در ارتباط است و به او به عنوان مجری بیشتر بازخورد میدهند.
یکی از مخاطبان پیامی فرستاده بود که چرا یک لباس را در ۲ برنامه مختلف پوشیدی یا چرا در این برنامه چنین واکنشی داشتی. شریفی نیا: مخاطبان بسیاری هستند که به من میگویند نه تنها خود برنامه که تکرارهای آن را هم میبینند. حتی با دقت هم میبینند و برای مثال، یکی از مخاطبان پیامی فرستاده بود که چرا یک لباس را در ۲ برنامه مختلف پوشیدی یا چرا در این برنامه چنین واکنشی داشتی.
ربانی غریبی: این جزئیات نشان میدهد که مخاطب برنامه را پیگیر و با دقت می بیند. در عین حال باید به یاد داشت که این ریزش مخاطب یک پدیده سراسری است که بسیاری از برنامهها با آن مواجه هستند. مسئله تنها تلویزیون نیست. بسیاری از افراد بیش از ۳ تا ۴ ساعت به مصرف محتوای روزانه در شبکههای اجتماعی میپردازند. مثلاً خیلیها ادعا میکنند که نیمساعت به تماشای محتوای مجازی میپردازند، اما با بررسی اسکرین تایم اینستاگرام مشخص میشود که این میزان بیشتر است. اعتیاد به شبکههای اجتماعی نیز مسئلهای جدی است، چراکه این رسانهها امکان تعامل بیشتری فراهم میکنند.
امروزه تلویزیونها در جهان جایگاه اول خود را از دست دادهاند و این یک مساله جهانی است. تلویزیونها در برخی کشورها بعد رسمی و رایگان دارند و بهطور گسترده در دسترس هستند. بهعنوان مثال، همگی میتوانند همزمان برنامههایی مانند «کودک شو» را تماشا کنند، اما این انتخاب اکنون تغییر کرده است و برنامههای ویدئویی درخواستی با تقاضای مخاطب به شکل گستردهای افزایش پیدا کرده اند. درگذشته شما شبکه یک را برای تماشای محتوا انتخاب میکردید و این جمله را بسیار شنیده اید که «بزن فلان شبکه تا ببینیم چه دارد» آن زمان حتی نمیتوانستیم زنگ بزنیم به ۱۶۲ و احیاناً انتقادی را مطرح کنیم اما اکنون تقاضای مخاطب بسیار مهمتر و محترم شده است. هر فرد میتواند محتواهای مختلفی را براساس علاقهاش تماشا کند؛ یکی حیات وحش و دیگری سریال. این تغییرات نشان میدهند که تلویزیونها باید خود را با نیازها و ترجیحات جدید مخاطبان هماهنگ کنند. این تغییرات نقش مهمی در نحوه ارائه و مصرف محتوای رسانهای دارند و نشاندهنده تحولات گسترده در عرصه رسانهها هستند.
ادامه دارد…
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰