چگونه آنتیگونه وارد ایران امروز شد؟/ جایگاه مردم عادی در نمایش

کارگردان نمایش «شبیه شبیه آنتیگون» تأکید کرد هدف از اجرای این نمایش نزدیک‌کردن نمایشنامه‌ای از یونان باستان به جامعه امروز ایران با بهره‌گیری از هنر آیینی تعزیه بوده است.

مهر: نمایش «شبیه شبیه آنتیگون» که توسط عنایت‌اله خادم‌بشیری و بر اساس نمایشنامه «آنتیگونه» اثر سوفوکل نوشته شده، این روزها با کارگردانی مشترک نسیم ادبی و ندا شاهرخی در سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی در حال اجرا است. در این اثر مرتضی یونس‌زاده، آناهید ادبی، وحید الهویی، راد پورجبار، مهناز افتاده‌نیا، علی سیبی، علیرضا فرد، صدف محسنی، رایحه پاشا، سارا بلوری، فرشته کرمی، تارا سالمی، ملیحه میری، کیمیا صبوری، حنا جعفری، صبا خراسانی، به ایفای نقش می‌پردازند.

تهیه کننده: فانوس هنر پارس، مجری طرح: حامد مهربانی، طراح نور و صحنه: رضا حیدری، طراح لباس: نعیمه شاهرخی، ندا شاهرخی، آهنگساز: عنایت‌اله خادم‌بشیری، طراح حرکت: صدف محسنی، مدیر روابط عمومی و تبلیغات: سارا حدادی، دیگر عوامل این اثر نمایشی هستند.

به بهانه اجرای «شبیه شبیه آنتیگون» گفت‌وگویی با ندا شاهرخی یکی از کارگردان‌های نمایشی انجام شده که در ذیل آمده است:

* نمایش‌نامه «آنتیگونه» بارها در ایران و جهان روی صحنه رفته است، «شبیه شبیه آنتیگون» چه فرقی با اجراهای پیشین از این نمایش‌نامه دارد؟

وقتی این نمایشنامه را انتخاب کردیم نظر و تلاش‌مان این بود که به انسان معاصر و تماشاگری که امروز این اثر را که تقریبا ۲۵۰۰ سال قبل نوشته شده می‌بیند، نزدیکش کنیم و تلاش کردیم نمایشنامه برایش قابل درک باشد.شاهرخی: همان‌طور که گفتید نمایشنامه‌ «آنتیگونه» یکی از شاهکارهای ادبیات نمایشی در جهان است و اجراهای متفاوتی از آن روی صحنه رفته است اما وقتی این نمایشنامه را انتخاب کردیم نظر و تلاش‌مان این بود که به انسان معاصر و تماشاگری که امروز این اثر را که تقریبا ۲۵۰۰ سال قبل نوشته شده می‌بیند، نزدیکش کنیم و تلاش کردیم نمایشنامه برایش قابل درک باشد. از نظر من کاری که یک هنرمند و کارگردان باید انجام دهد این است نمایشنامه‌ای را انتخاب کند که شرایط اجتماعی و سیاسی کشور خودش را در آن لحاظ کند و ارتباطات بین جهان معاصر خودش را با اثر پیدا کند و روی صحنه ببرد، برای آن که تماشاگر هم بتواند با اثر بهتر ارتباط بگیرد. بنابراین ما این نمایشنامه را برای الهام‌گرفتن انتخاب کردیم و فرمی که برای اجرای آن در نظر داشتیم برداشتی از تعزیه بود. دلیل این برداشت مفاهیم برجسته موجود در نمایشنامه «آنتیگونه» نظیر مقاومت، عدالت، شجاعت و آزادگی اثر سوفوکل بود که در تعزیه هم این مفاهیم پررنگ است و در انواع تعزیه‌های ۷۲ تن و روز واقعه این مفاهیم مد نظر است؛ این فرم برای تماشاگر ایرانی آشناست و ذهنیت و شناخت دارد. ترکیب فرم تعزیه با اثر یونانی سوفوکل نمایش «شبیه شبیه آنتیگون» را خلق کرده است، این مهم منجر به ارتباط بهتر تماشاگر با اثر شد و این مفاهیم را به صورت معاصر به نمایش در آوردیم. این اثر به امروز جامعه‌مان متصل است و پیوندی با زندگی تماشاگر معاصر ایران دارد. متن شاهکار «آنتیگونه» این قابلیت را داشت که در مکان و زمان معاصر ایران روایت شود.

* ترس از این نداشتید که با توچه به ذهنیت تماشاگر از تعزیه که هنری آئینی به شمار می‌رود، ارتباطی با قصه و متن «آنتیگونه» که حکایتی یونانی و برای چندهزارسال پیش است برقرار نشود؟

چگونه آنتیگونه وارد ایران امروز شد؟/ جایگاه مردم عادی در نمایش

شاهرخی: به هر حال در بسیاری از آثار تلفیقی متوجه این مسأله می‌شویم که موضوع در مکان و زمان دیگری رخ داده و با تلفیق با اثر دیگری منجر به خلق اثر جدید شده است؛ به طور مثال آخرین اثر آرین منوشکین کارگردان و نویسنده مطرح فرانسوی که من خودم آن را دیده‌ام، اثری تلفیقی از زندگی یک کارگردان بود و از نظر فرمی به آثار هند نزدیک بود و از تلفیق حرکات موزون و حتی زبان هندی استفاده کرده بود. به هر حال مساله‌ تلفیق همین است و ما در حوزه‌ هنرهای نمایشی متنی را از فرهنگ دیگر با فرهنگ معاصر کشور خودمان تلفیق می‌کنیم تا به نگاه و اثر جدیدی برسیم. در «شبیه شبیه آنتیگون» نیز به این فکر کردیم که این تلفیق با تعزیه اتفاق جدیدی است و ممکن است تماشاگر را پس بزند چرا که این شکل از کار انجام نشده است؛ نسیم ادبی همین اثر را پیش‌تر با زنده‌یاد پری صابری به شکل تعزیه در پارک باستان‌شناسی کولوسئوم اجرا کرده بودند اما این اثر با آن نمایش تفاوت‌های بسیاری دارد. در آن نمایش بخش‌های آوازی وجود نداشت و متن تبدیل به نسخه نشده بود و از فرم تعزیه فقط برای ژست‌ها و حضور اسب استفاده شده بود. ولی ما در این اثر متن نمایش «آنتیگون» را به شعر تبدیل کردیم و این اثر با بخش‌های آوازی روی صحنه می‌رود. خیلی از دیالوگ‌ها به نظم تبدیل شده و متن اصلی سوفوکل را تغییر ندادیم و وفادارانه به متن اجرا می‌رویم. بر این اساس این نسخه جدید را ایجاد کردیم و با شناختی که از تعزیه داشتیم فرم را با اثر تلفیق کردیم و خوشبختانه با استقبال تماشاگران و علی‌الخصوص افراد متخصص و استادان دانشگاه در حوزه‌های نمایشی، علوم اجتماعی، علوم سیاسی و ادبیات مواجهه شدیم. البته هر کار جدیدی ریسک و ترس دارد و ما به عنوان هنرمند باید با ترس‌های‌مان مقابله کنیم و خطوط را بشکنیم و اثری جدید خلق کنیم.

* نام یاسمن خواجه‌ای به عنوان طراح اولیه این نمایش در شناسنامه اثر آمده است. منظورتان از طرح اولیه چیست؟ همین اجرای تعزیه‌گونه از «آنتیگونه» سوفوکل؟

شاهرخی: یاسمن خواجه‌ای عضو کمپانی فانوس است و ما با هم آثار زیادی را روی صحنه برده‌ایم. زمانی که تصمیم گرفتیم این اثر را برای جشنواره‌ای در فرانسه بفرستیم این اثری مشترک بین من، نسیم ادبی و یاسمن بود. خانم خواجه‌ای تخصصی روی تعزیه پژوهش می‌کند و در عرصه‌ بین‌الملل بسیار شناخته شده است. در شروع برنامه‌ریزی برای این اجرا مساله این بود که چطور تعزیه را معاصر کنیم، چطور از المان‌های تئاتر معاصر در تلفیق با تعزیه استفاده کنیم. زمانی که من با ایشان در این باره صحبت کردم، ایده‌ای مطرح شد که مفاهیم مشترک بین تعزیه و آنتیگون را در نظر بگیریم. در اجرای فرانسه این مفاهیم نظیر مقاومت، شجاعت، عدالت و آزادگی از متون «حر» در تعزیه و نمایشنامه «آنتیگونه» استخراج شد و ایشان پیشنهاد ساخت ویدیو در اجرا را داد و ما در فرانسه اجرای مولتی‌مدیا با ویدیو داشتیم. بازیگران خود نمایش در مورد مفاهیم اثر در زندگی شخصی‌شان صحبت می کردند. بخش معاصربودن این مفاهیم را این چنین به نمایش گذاشتیم که این موضوعات متعلق به گذشته نیست بلکه در هر لحظه و در همه‌ زمان و جغرافیا وجود دارد. علی‌الخصوص در زندگی شخصی افراد این مفاهیم پررنگ است و ما آن‌ها را زندگی می‌کنیم، این ویدیوها توسط ندا مقدم در ایران ساخته شد و من و نسیم ادبی بعد از تمرین کامل در ایران این اثر تلفیقی را در جشنواره آیینت فرانسه اجرا کردیم. همچنین با پیگیری یاسمن خواجه‌ای این ویدیوها در موزه هنرهای معاصر بروکسل به نمایش گذاشته شد. بدین ترتیب طرح اولیه این اثر از یاسمن خواجه‌ای است که اشاره مستقیم به تلفیق مفاهیم بود. در اجرای ایران به این علت که شکل کار تغییر کرد، ما ویدیوها را حذف کردیم و اثری جدید خلق شد.

چگونه آنتیگونه وارد ایران امروز شد؟/ جایگاه مردم عادی در نمایش

* در این نمایش تعداد زیادی از هنرجوها و دانشجوهای جوان‌ شما حضور دارند و تعدادی هم بازیگرانی هستند که تجربه‌های خوبی در تئاتر حرفه‌ای دارند، انتخاب بازیگران کار بر چه مبنایی بود؟

ما بخش توصیف‌کننده همسرایان را حذف کردیم و به آن‌ها عاملیت دادیم. مردم معمولی ما دچار تغییر می‌شوند و از وضعیتی به وضعیت دیگر می‌رسند و مفاهیم معاصر نمایشنامه را آن‌ها حمل و روایت می‌کنندشاهرخی: در آثار قبلی نیز ما همیشه در تلاش بودیم با جوان‌ها و هنرجوهای تئاتر کار کنیم چراکه معتقدیم کار کردن برای جوان‌ها در این روزهای تئاتر بسیار سخت است؛ آرزویی که خودمان در جوانی داشتیم که با حرفه‌ای‌ترها کار کنیم و فکر کردیم این را خودمان اجرایی کنیم. به این معنا که جوان‌ها را با فضای حرفه‌ای آشنا کنیم تا نه صرفا یک اثر دانشجویی که تجربه‌ای کامل از حضور در یک تئاتر حرفه‌ای داشته باشند. دیدن روند خلق، پروسه‌ تولید حرفه‌ای، حضور کامل روی صحنه از مواردی بود که سعی کردیم با جوان‌ها و هنرجوها پیش ببریم. «شبیه شبیه آنتیگون» هم که ۲ بخش دارد؛ در بخش تعزیه که آواز و فرم دارد از بازیگران حرفه‌ای تئاتر استفاده کردیم و در بخش مردم معمولی تلاش کردیم از جوان‌ها استفاده کنیم. علاوه بر فرصت دادن به جوان‌ها می‌خواستیم مردم معمولی جوان‌ها و افراد معمولی باشند.

* چرا هم‌سراهای «آنتیگونه» سوفکل در «شبیه‌ شبیه آنتیگون» تبدیل به مردم معمولی شدند؟ مردم معمولی در این اجرا یعنی چه کسانی؟

شاهرخی: همسرایان در تراژدی‌های یونان همواره نماینده‌ مردم معمولی روی صحنه هستند، در خصوص اتفاقات روی صحنه نظر می‌دهند و عموما عاملیتی ندارند. همسرایان دست به اقدامات خاصی نمی‌زنند بلکه روایتی را توصیف می‌کنند و همواره آواز هم می‌خوانند. در این نمایش همسرایان ما همچون تراژدی‌های یونان نماینده مردم معمولی هستند، مردم کوچه و بازار و جامعه. اما ما بخش توصیف‌کننده همسرایان را حذف کردیم و به آن‌ها عاملیت دادیم. مردم معمولی ما دچار تغییر می‌شوند و از وضعیتی به وضعیت دیگر می‌رسند و مفاهیم معاصر نمایشنامه را آن‌ها حمل و روایت می‌کنند. همسرایان در این اثر آواز نمی‌خوانند بلکه دیالوگ می‌گویند تا قابل فهم‌تر برای مخاطب باشد. حتی ادبیاتی که استفاده می‌کنند نسبت به ادبیات آنتیگون عامیانه‌تر است. ما تلاش کردیم مردم معمولی اجرا به مردم امروز ایران و تماشاگر نزدیک باشند و مفاهیم در اثر را عمیق‌تر روایت کنند. همزمان با این روایت خودشان دچار تغییر می‌شوند. از شبیه شبیه کرئون بودن، شبیه شبیه ایسمنه بودن، از ترس گذر می‌کنند و شبیه شبیه آنتیگون می‌شوند و به شجاعت می‌رسند. کاری که از نظر ما زنان امروز جامعه ایران و معاصر انجام می‌دهند، همه‌ ما از این مراحل گذر کردیم.

عکس از احسان نقابت است.