بازیکنی که ایران را به آلمان ترجیح داد/ از «فولام» تا «فولاد»
اشکان دژاگه که زمانی بازی برای تیم ملی آلمان را نادیده گرفت و به عضویت تیم ایران درآمد از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. او در دوران حضورش در تیم ملی ایران کاپیتان این تیم هم شد.
مهر: کاپیتان پیشین تیم ملی در سن ۳۷ سالگی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. این خبر هرچند برای اهالی فوتبال قابل پیش بینی بود اما به نوعی خبری غم انگیز بود. کاپیتان تیم ملی ایران به جای آنکه در یک دیدار بزرگ با پیراهن تیم ملی ایران و یا در مراسمی بزرگ و شایسته یک کاپیتان از تیم ملی خداحافظی کند ترجیح داد موبایل خود را در دست بگیرد و متنی برای هوادارانش بنویسد و با انتشار آن و به اشتراک گذاشتن آن با هوادارانش از دنیای فوتبال خداحافظی کند؛ در تنهایی و بدون هیاهو.
از فولام تا فولاد
این بازیکن تجربه قهرمانی در مسابقات زیر ۱۷ و ۱۹ سال آلمان را همراه تیم هرتابرلین در کارنامه خود دارد و در بوندسلیگای آلمان هم موفق به کسب عنوان قهرمانی در تیم وولفسبورگ شد. او همچنین همراه تیم دوم هرتابرلین در مسابقات برلینکاپ موفق به کسب عنوان قهرمانی شد و در دوران حضورش در فوتبال ایران هم توانست همراه با تیم تراکتور تبریز به مقام قهرمانی جام حذفی برسد.
دژاگه در سال ۱۳۶۵ (۱۹۸۶ میلادی) در تهران متولد شد و ملیتی ایرانی-آلمانی دارد. او فوتبال حرفهای خود را در سن ۱۷ سالگی (سال ۲۰۰۳) با تیم «هرتابرلین ب» آغاز کرد و در مدت ۴ سال حضورش در این تیم ۷۲ بار به میدان رفت و ۲۳ گل به ثمر رساند.
او سپس در سال ۲۰۰۷ به تیم اصلی هرتابرلین راه پیدا کرد اما نتوانست آن طور که باید و شاید در این تیم بدرخشد و در مدت ۳ سال که در این تیم حضور داشت ۲۶ بار به میدان رفت و یک گل به ثمر رساند.
اما اوج درخشش دژاگه زمانی بود که هرتابرلین را به مقصد «ولفسبورگ» ترک کرد و در این تیم توانست یکی از مهرههای کلیدی باشد. او از سال ۲۰۰۷ تا سال ۲۰۱۲ و به مدت ۵ سال برای ولفسبورگ بازی کرد و در این مدت ۱۳۲ بار پیراهن این تیم آلمانی را بر تن کرد و ۱۸ بار هم موفق به گلزنی شد. او در ولفسبورگ عملکرد درخشانی داشت و با این تیم به قهرمانی بوندسلیگا رسید.
سپس به فولام در لیگ برتر انگلیس رفت و از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ در این تیم حضور داشت و بعد از آن ترجیح داد کار در فوتبال اروپا را به اتمام برساند و به عضویت العربیه در لیگ برتر قطر درآمد و در ۳ سال بازی برای العربی ۴۵ بار به میدان رفت و ۹ گل به ثمر رساند.
این بازیکن در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ به اروپا بازگشت اما نتوانست آن طور که باید عملکرد موفقی داشته باشد و در مدت یک سال و نیم و حضور در تیمهای ولفسبورگ، ولفسبورگ ب و ناتینگهام فارست تنها ۲ بار برای ولفسبورگ ب و یک بار برای ناتینگهام به میدان رفت.
پس از این حضور ناموفق، او به عنوان یکی از بمبهای نقل و انتقالاتی فوتبال ایران، به لیگ برتر آمد و به عضویت باشگاه تراکتور تبریز درآمد تا برای نخستین بار در یکی تیم ایرانی بازی کند. دژاگه تا سال ۲۰۲۱ در تراکتور بود و سپس به شحانیه قطر رفت و یک سال بعد در سال ۲۰۲۲ به ایران برگشت و این بار برای تیم فولاد بازی کرد تا یک سال حضورش در این تیم پایانی بر دوران فوتبال او باشد.
قهرمانی در فوتبال اروپا
عملکرد موفق او در سن ۱۷ سالگی باعث شد او به تیم ملی پایههای آلمان دعوت شود و در تیمهای زیر ۱۷ سال، زیر ۱۹ سال و زیر ۲۱ سالههای آلمان بازی کند. او ۵۰ بار برای تیمهای پایه آلمان به میدان رفت و ۱۵ بار موفق به گلزنی شد.
او در سال ۲۰۰۹ با پیراهن شماره ۹ در مسابقات زیر ۲۱ سال اروپا همراه با بازیکنان سرشناسی چون مانوئل نویر، خدیرا و مسعود اوزیل برای آلمان بازی کرد و به قهرمانی این بازیها رسید. او در این مسابقات موفق شد یک گل هم به ثمر برساند.
نه به بازی با رژیم صهیونیستی
این مسابقات یک حاشیه دیگر هم برای دژاگه ایجاد کرد و آن امتناع از بازی برابر رژیم اشغالگر قدس بود. او قرار بود در بازی مقابل تیم فوتبال جوانان رژیم صهیونیستی در روز ۱۲ اکتبر ۲۰۰۷ شرکت کند. اما پس از آگاهی از قرار گرفتن تیم ملی زیر ۲۱ سالههای آلمان در برابر اسرائیل، و پیش از عزیمت به اطلاع دیتر آملیتس مربی زیر ۲۱ سالههای آلمان رسانده بود که به دلیل پیشبینیهای موجود از وضعیت اسرائیل، این تیم را برای بازی در مقابل اسرائیل همراهی نخواهد کرد. این مساله در رسانههای آلمان واکنشهای گستردهای را به همراه داشت اما دژاگه در این خصوص گفت: در رگهای من بیشتر خون ایرانی جاری است تا آلمانی، باید این مسئله را پذیرفت. والدین من ایرانی هستند. ایران، اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد. دین من اسلام است، به خداوند ایمان دارم. پیش از هر بازی خدایم را ستایش میکنم. این آئین من است.
حضور در تیم ملی فوتبال ایران
او همواره از تمایلش نسبت به بازی برای ایران و با پیراهن تیم ملی سخن گفته بود اما به دلیل قوانین فیفا و به خاطر حضور در تیمهای پایه آلمان امکان حضور در تیم ملی ایران را نداشت در سال ۲۰۰۹ و با تغییر این قوانین، توانست مجوز حضور در تیم ملی را دریافت کند. این تغییر قانون و درخشش او موجب شد مورد توجه کادر فنی تیم ملی با هدایت افشین قطبی قرار بگیرد و به اردوی تیم ملی برای مسابقات جام ملتهای ۲۰۱۱ آسیا دعوت شد اما به دلیل شرایطش در ولفسبورگ این دعوت را رد کرد.
اما حدود یک سال بعد و زمانی که کارلوس کیروش هدایت تیم ملی را برعهده گرفت مجدداً نام او مطرح شد و این بار برای مسابقات انتخابی جام جهانی ۲۰۱۴ به تیم ملی دعوت شد. و این دعوت را پاسخ مثبت داد و در سال ۱۳۹۰(۲۰۱۲ میلادی) در دیدار برابر قطر نخستین بازی خود را برای ایران انجام داد و با به ثمر رساندن ۲ گل شروعی درخشان داشت.
درخشش برابر مسی در جام جهانی آرژانتین
دژاگه را باید یکی از بازیکنان درخشان تاریخ تیم ملی فوتبال ایران در نظر گرفت. بازیکنی که همواره با کمترین نوسان برای تیم ملی بازی کرده است. بازیکنی که محبوب کارلوس کیروش و شاید مورد اعتمادترین بازیکن سرمربی پرتغالی بود. بازیکنی با روحیات درونگرا و کم حرف که ضعفش در فارسی صحبت کردن هم به این مساله دامن میزد.
او یکی امیدهای تیم ملی ایران در جام جهانی ۲۰۱۴ بود و یک این مسابقات خود را به عنوان یک جنگجو و یک دلاور واقعی معرفی کرد. از هیچگونه برخوردی با حریفان ابا نداشت و همواره حاکم میانه میدان بود. دژاگه در دیدار برابر آرژانتین بارها و بارها دروازه « رومرو» را تهدید کرد و اگر بدشانس نبود و اگر در آن دوران «VAR» وجود داشت ممکن بود تاریخ به گونهای دیگر برای او و برای تیم ملی ایران نوشته شود. خطای «زابالتا» روی دژاگه آنقدر واضح و قطعی بود که وقتی داور بازی ترجیح داد از کنار آن به سادگی عبور کند دنیا انگشت به دهان ماند از این بی عدالتی.
اشکان دژاگه شایسه یک بازی خداحافظی بزرگ است
فدراسیون فوتبال ایران پس از این خداحافظی گویا غافلگیر شد و برای آنکه از قافله جا نماند به سرعتی پوستری طراحی کرد و منتشر کرد تا از کاپیتان تیم ملی ایران قدردانی کرده باشد. اما وقتی دژاگه تصمیم گرفته است در تنهایی و بدون سر و صدا از فوتبال خداحافظی کند نه چشم به پوستر فدراسیون دارد و نه خواستار تعریف و تمجید است بلکه دژاگه بی تردید «شایسته» تعریف و تمجید و قدردانی است.
فدراسیون فوتبال ایران باید برای بازیکنی که سالها بازوبند تیم ملی را بر بازو بست مراسمی در خور و شأن یک کاپیتان برگزار کند و این کوچکترین کاری است که باید برای کاپیتان تیم ملی انجام داد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰