محوریت زنان در «طربنامه طهرونیها»/به دلیل نداشتن رزومه محروم شدیم

کارگردان نمایش «طربنامه طهرونیها» تاکید کرد که در این نمایش تخته‌حوضی برخلاف دیگر آثار این حوزه، شخصیت اصلی نه سیاه یا پادشاه بلکه زنان هستند.

مرجان یزدانی کارگردان نمایش «طربنامه طهرونیها» که نمایشی سنتی است و این روزها در تماشاخانه سیمرغ روی صحنه می‌رود، درباره روند تولید، زمان نگارش متن و چگونگی تمرین‌های این اثر نمایشی به خبرنگار مهر گفت: برای تولید این نمایشنامه حدودا سه ماه زمان سپری شد. تعداد بازیگران نمایانگر سختی کار است مخصوصا که دیالوگ‌ها مربوط به زمان حال نیست. حساسیت برای حفظ واژه‌های آن‌ دوره باعث شد روند کار کمی کند پیش برود.

وی ادامه داد: برای نگارش متن من و خواهرم حدود شش ماه زمان گذاشتیم. ابتدا برای تسلط بیشتر، تمرکزمان را بر مطالعه کتاب‌های استاد مرتضی احمدی قرار دادیم و بعد شروع به نگارش کردیم. طبیعی است که برای بهترشدن روند کار چندین بار بدنه متن را تغییر دادیم تا متنی شد که این روزها به اجرای آن پرداخته‌ایم.

یزدانی درباره شکل‌گیری ایده و رفتن به سراغ نمایشنامه و نمایشی ایرانی، یادآور شد: سه نکته مهم و اساسی ما را به نوشتن نمایشنامه ایرانی ترغیب کرد. مورد اول علاقه‌ای بود که به تئاتر روحوضی داشتیم که صدالبته این دسته از تئاتر جزو فرهنگ ناب و غنی ایرانی است و به نظرم تلاش در جهت حفظ و پایداری آن باید صورت بگیرد. مورد دوم اینکه با توجه به زحمات و دستاورد ارزشمندی که استاد مرتضی احمدی در زمینه تئاتر روحوضی داشت و چند کتاب در این راستا به رشته تحریر درآورده بود تصمیم گرفتیم با استفاده از اشعار روحوضی در این کتاب‌ها که با وسواس زیادی توسط این هنرمند بزرگ نگاشته شده است نمایشنامه‌ای بنویسیم و با استفاده از این اشعار در متن نمایشنامه هم تقدیر و تشکری از استاد احمدی کرده و یادشان را زنده نگه داریم.

کارگردان «طربنامه طهرونیها» افزود: مساله سوم نمایشنامه‌هایی هستند که متن آنها ایرانی نیست و بومی‌سازی کردن آنها کار بسیار دشواری است. به طور مثال اگر در یک نمایشنامه ایرانی بازیگر بگوید «خانواده من در خیابانی در جنوب یا شمال شهر زندگی می‌کنند» طبیعتا سطح طبقاتی خانواده در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد و ارتباط بیشتری با متن و بازیگر برقرار می‌کند. در مقابل در یک نمایشنامه با متن غیر ایرانی اگر بازیگر بگوید «خانواده من در خیابان سن‌خوزه زندگی می‌کند» به دلیل عدم آشنایی با محیط احتمالا مخاطب فقط واژه سن‌خوزه را اسم یک خیابان می‌داند و احساسی در مقابل آن ندارد. این عدم تجانس باعث می‌شود آن طور که باید و شاید ارتباط صورت نگیرد. البته این نظر بدان معنا نیست که اصلا از متون غیرایرانی استفاده نشود کما اینکه ما نمایشنامه‌های بسیار عالی مثل «شاه لیر» را مشاهده کرده‌ایم. منظورم این است که ایرانی‌کردن این نمایشنامه‌ها کار هر کسی نیست و باید به دست اهل فن انجام پذیرد.

وی درباره اینکه آیا در نمایش از شیوه اجرای نمایش‌های ایرانی استفاده شده است یا نه، توضیح داد: طبعا برای نگارش متن و اجرا از شیوه‌های نمایشنامه‌های ایرانی استفاده شده است. به طور مثال از زن‌پوش استفاده شده است. کمااینکه برخی از صاحب نظران معتقدند که در نمایش روحوضی فقط باید از سیاه، مبارک و الماس استفاده کرد اما ما بدون استفاده از شخصیت سیاه به بخشی از چالش‌های جامعه امروزی در قالب تئاتر روحوضی پرداخته ایم.

یزدانی بر ویژگی‌های این نمایش به لحاظ اجرا، بازی‌ها و طراحی‌ صحنه و نور که می تواند برای مخاطب جذاب باشد، تاکید کرد و گفت: از مهم‌ترین ویژگی‌های این اثر غالب‌بودن کاراکتر زن در این نمایشنامه است. در اکثر نمایشنامه‌های روحوضی شخصیت اصلی داستان پادشاه، ارباب و سیاه است اما در این نمایشنامه عملا شخصیت اصلی وجود ندارد و تمام کاراکترها به یک اندازه به ایفای نقش می‌پردازند. شیرینی کارهای روحوضی به بیان اشتباه سیاه است و رفتارهای نامتعارف سیاه، اما در این نمایشنامه زنان با همان رفتارهای واقعی خود در دنیای رئال مخاطب را از هر جنس و سنی به دنبال خود می‌کشند. این نمایشنامه برای زنان، همذات‌پنداری با درد و رنج‌ها، شادی و همدلی با همجنسان خود را دارد و برای مردان نیز ورود به جمع زنانه و پی‌بردن به لایه‌های زیرین وجودی بانوان در محافل زنانه جذابیت دارد. همین‌طور با طراحی صحنه و لباس در آن برهه از تاریخ – که البته به علت محدودیت فضای سالن مجبور به مینیمال‌کردن طراحی صحنه شدیم – گویی برای مخاطب، گریزی به خاطرات او داشته‌ایم. درباره نورپردازی صحنه و موسیقی تلاش شد با توجه به عدم امکانات، خلاقانه برخورد شود و فضایی متفاوت و دراماتیک ایجاد کنیم. بازخورد مخاطبان برای هر کدام از این عوامل ما را بر آن داشت که مسیر درستی را در جهت خلق و تولید این اثر در پیش بگیریم.

این هنرمند تئاتر درباره چالش‌هایی که برای تولید «طربنامه طهرونیها» در شرایط اقتصادی فعلی وجود داشت، تصریح کرد: متاسفانه با اینکه تئاتر مادر سینما است اما به نظرم هنوز آن جایگاه واقعی خود را در جامعه پیدا نکرده است و افراد خواستار دیدن تئاتر، محدود هستند. با توجه به این مطلب پیداکردن اسپانسر یا سرمایه‌گذار بسیار کار دشواری است. از این جهت هزینه‌ها توسط خود ما پرداخت شده است. از آنجایی که پرداخت هزینه‌ها به عهده خود ما بوده و در مقابل ما بودجه محدودی در اختیار داشتیم لذا برای تهیه سالن مناسب با توجه به بودجه مجبور به حذف چند کاراکتر از داستان شدیم که شیرازه داستان را به‌هم ریخت و مجبور به بازنویسی چندباره متن شدیم. این بزرگترین چالش ما در تمرین بود چراکه بازیگران مجبور بودند متن‌های متفاوتی را آماده کنند که این باعث طولانی‌تر شدن ساعت تمرین شد. قطعا در این شرایط طولانی‌تر شدن تمرین‌ها به بودجه محدود ما خسارت وارد کرد. بزرگ‌ترین و غم‌انگیزترین چالش دیگر ما قوانین سالن‌های دولتی است. با توجه به اینکه این متن روحوضی است صاحب‌نظران از ابتدا به ما پیشنهاد اجرا در تماشاخانه سنگلج را دادند اما چون ما رزومه کافی نداشتیم از استفاده این سالن محروم شدیم. طبیعی است اگر این اجرا در سالن سنگلج یا سالن بزرگتری به اجرا می‌رفت طبعا هم برای بازیگران امکان اکت بیشتری داشتیم و هم مجبور به حذف چند کاراکتر نمی‌شدیم و هم مخاطب لذت بیشتری می‌برد.

کارگردان «طربنامه طهرونیها» در پایان درباره اینکه آیا قصد تداوم اجرا در همین سالن یا سالن‌های دیگر وجود دارد یا نه، اظهار کرد: تصمیم ما برای اجرای مجدد منوط به زمان است. ارزیابی استقبال تماشاگر در اجراهای بعدی طبعا نقش موثری خواهد داشت.

نمایش «طربنامه طهرونیها» نوشته مشترک مژگان یزدانی و مرجان یزدانی اثری است که با کارگردانی مرجان یزدانی از ۲۲ فروردین در تماشاخانه سیمرغ بنیاد بیدل دهلوی روی صحنه رفته است و تا ۵ اردیبهشت به اجرای عمومی خود ادامه می‌دهد.

مرجان مصطفوی، سودابه شریفی، ریحانه فطرس، آیدا نصرتی، مهسا چهاردولی، صدف کریمی نسب، ساناز مجیدی، پیمان حسینی، فاطمه ذوالفقاری، غزاله باب زرتابی و حمیدرضا دولت آبادی بازیگران این اثر هستند.