ارز بریکس اقتصاد کشورهای عضو را یکپارچه می کند

یک استاد اقتصاد دانشگاه با اشاره به ارز بریکس گفت: دستیابی به یکپارچگی اقتصادی و ایجاد واحد پول مشترک از جمله اهداف پیش روی این کشورها است.

مهدی منصوری بیدکانی استاد اقتصاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: ارز بریکس نیاز مبرم معماری اقتصادی جهان سوم و راهکاری برای بحران بدهی‌ها است.

منصوری بیدکانی با بیان اینکه در بحبوحه چشم انداز جهانِ در حال تحول، کشورهای BRICS پارادایم‌های سنتی حکمرانی اقتصادی را به چالش کشیده‌اند، گفت: این کشورها از نیاز مبرم به یک معماری مالی جهانی سخن می‌گویند که منافع و نیازهای کشورهای در حال توسعه، به ویژه کشورهای جنوب جهانی را بهتر برآورده کند.

این اقتصاددان تأکید کرد که دستیابی به یکپارچگی اقتصادی و ایجاد واحد پول مشترک از جمله اهداف پیش روی این کشورها است.

وی در ادامه افزود: به سبب وزن اقتصادی و ژئوپلیتیکی که ایالات متحده در سراسر جهان دارد، دلار آمریکا به ارزی سخت تبدیل شده است و امروز مبادلات در سلطه دلار آمریکا استم. در این میان سخن از یک ارز مستقل و بازتعریف منطقه ارزی بهینه می‌تواند وسیله‌ای برای کاهش آسیب‌پذیری کشورهای آن منطقه در برابر نوسانات نرخ ارز دلار باشند.

این اقتصاددان و تحلیلگر مسائل اقتصادی در مورد ارز بریکس توضیح داد: ارز بریکس (BRICS Currency) یک ارز بین کشوری است که قرار است معاملات، تجارت و سرمایه‌گذاری بین کشورهای بریکس را تسهیل کند.

استاد سازمان‌های پولی بین‌الملل اظهار کرد: اگر گزارش کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد (UNCTAD) در خصوص بدهی جهانی را مطالعه کنید این واقعیت را خواهید دید که ۶۰ درصد از کشورهای کم درآمد با تهدید قریب الوقوع بحران بدهی روبرو هستند، لذا تسلط دلار آمریکا در معاملات بین‌المللی و پیامدهای آن برای پویایی بدهی جهانی، عدم تعادل تجاری و ثبات مالی، بر اهمیت بررسی مدل‌های جایگزین همکاری و ادغام اقتصادی تأکید می‌کند.

منصوری بیدکانی افزود: یک ارز تمام عیار باید سه ویژگی را داشته باشد نام، وسیله پرداخت و ذخیره ارزش که هنوز همه‌ی این الزامات به جز نام به تکامل کافی نرسیده است و مدت‌ها کار می‌برد. ایجاد واحد پول مشترک، مستلزم درک اهداف، نابرابری‌ها و چالش‌های اقتصادی ملی و جمعی است این چالش‌ها منجر به علاقه مجدد به اتحادیه‌های ارزی برای ارتقای یکپارچگی اقتصادی و ثبات در چشم انداز مالی جهانی شده است.

این اقتصاددان تاکید کرد: پتانسیل‌ها و در عین حال چالش‌های بریکس برای دستیابی به منطقه ارزی بهینه و یک سیستم مالی عادلانه و در عین حال کارآمدتر مواردی است که بایستی بیشتری در مورد آن پژوهش نمود.

منصوری در ادامه گفت: پژوهش‌های اقتصادی، با استفاده از تحلیل‌های اقتصاد سنجی برای دوره ۲۰۰۹-۲۰۲۳ تفاوت‌های قابل توجهی را در کارایی نرخ ارز کشورهای بریکس نشان می‌دهد که این خودش یک معضل جدی در هماهنگ سازی استفاده ارز بریکس است. عبور از پترودلار (petro dollar) به پتروبریکس (petro BRICS) یا چیزی شبیه به آن یا حتی پترویوان (Petro yuan) کار پرهزینه و در عین حال دشواری است که اگر به درستی انجام شود ممکن است کشورهای صادرکننده نفت از این الگو پیروی کنند و باعث تقویت تقاضای جهانی خواهد گردید و یکی از پایه‌های اصلی اقتصاد جهانی می‌شود.

وی افزود: احتمالاً نام گروه G7 را شنیده‌اید. در اقتصاد بین‌ الملل گروه هفت (The Group of Seven) یک سازمان بین دولتی متشکل از کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا به اضافه اتحادیه اروپا (عضو غیرشماری) است. اعضای گروه G7 از جمله قدرتمندترین اقتصادهای جهان هستند که متعهد به همکاری با یکدیگر در زمینه اقتصادی و سیاسی هستند.

منصوری اضافه کرد: اقتصادهای بریکس در مجموع بیش از ۲۵ درصد از تولید اقتصاد جهانی را با ۴۲ درصد از جمعیت جهان به خود اختصاص داده‌اند و گزارشات نشان می‌دهد که بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵، اقتصادهای بریکس افزایش قابل توجهی را در سهم ترکیبی خود از تولید اقتصاد جهانی تجربه کردند و دستخوش تحول قابل توجهی شدند و از ۵.۸۵ درصد به ۲۱.۶ درصد رسیدند. این گسترش بیان می‌کند که بریکس حدود یک چهارم تولید اقتصاد جهانی حدود ۱۵ تریلیون دلار به خودش اختصاص داده است.

این اقتصاددان تصریح کرد: در مجموع، اقتصادهای بریکس نیز تا سال ۲۰۲۳ حدود ۴ تریلیون دلار ذخایر ارزی تلفیقی داشتند و حدود ۱۱ درصد از سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی جهانی را جذب کردند.

وی گفت: به عنوان یک معلم اقتصاد معتقدم با توجه به حفظ نرخ رشد اقتصادی نسبتاً قابل توجه بریکس، در صورت عدم خیانت و انحراف توأم با برنامه‌ریزی صحیح، بریکس پتانسیل اقتصادی برای پیشی گرفتن از اقتصاد کشورهای گروه G7 را تا دو دهه آینده دارد.